به تازگی دو برند لوکس ایرانی کالکشنی مشترک با موضوع آب، باد، خاک و آتش طراحی و اجرا کردهاند.
در ویلاگ فروشگاه ویمی قصد داریم به بررسی این عناصر در این کالکشن بپردازیم. از دیرباز این عناصر؛ در فرهنگهای مختلف جهان جایگاه ویژهای داشتهاند. در فرهنگهای مختلف جهان، این عناصر اغلب به عنوان نماد، مفاهیم و ارزشهای والای زندگی مورد توجه قرار میگیرند. چهار عنصر اصلی طبیعت در فرهنگ اصیل ایرانی نیز جایگاه ویژه و مقدسی دارند. این عناصر در باورهای مذهبی، اساطیری، هنری و حتی معماری ایرانی نقشی مهمی ایفا کردهاند.
"آب" در فرهنگ ایرانی نماد زندگی، پاکی و رستگاری است و در اساطیر ایرانی به عنوان نمادی از آفرینش و زایش مطرح میشود. "باد" در فرهنگ ایرانی نماد حرکت، دگرگونی و زندگی است و در اساطیر ایرانی نمادی از قدرت و اقتدار است. "خاک" نیز در فرهنگ ایرانی نماد ثبات، امنیت و برکت است و در اساطیر ایرانی به عنوان نمادی از مادری و پرستاری مطرح میشود و در آخر "آتش" در فرهنگ ایرانی نماد روشنایی، آگاهی و خرد است و در اساطیر ایرانی نمادی از قدرت و شجاعت عنوان میشود.
در دنیای فشن نیز طبیعت و چهار عنصر اصلی، از منابع مهم و الهامبخش طراحان لباس به حساب میآیند. آنها از این عناصر الهام گرفته و طرحهای خلاقانهای را به وجود آوردهاند. فرشته رستمیان، مدیر هنری یاسان طل با همکاری رویا مقصودی، طراح لباس و خالق برند همنام خودشان، کالکشنی مشترک به نام ‘ فِریا ‘ با کانسپت همین چهار عنصر را رونمایی کردند. فریا که ترکیبی از اسم رویا و فرشته و نام یکی از الهههای باستان نیز بوده است، حاصل همکاری این دو برند لباس و جواهرات است.
این کالکشن از ۴ لوک اصلی تشکیل میشود. این لوکها تلفیقی از جواهرات پوشیدنی، دستساز و رویایی یاسان طلا با لباسهای زیبا و منحصربهفرد خانهی مد رویا مقصودی هستند. مقصودی برای کالکشن فِریا با کانسپت چهار عنصر اصلی، داستانی سرشار از نمادهای زنانه و رمانتیک عنوان کردند که با هویت برندشان نیز همسو است:
“آب که نهانیترین و اساسیترین عنصر طبیعت است بر خاک مقدس -نماد رویش و زایش- جاری میشود و این دو عاشقانه با هم درمیآمیزند و مهر میورزند.
باد که عنصری پویاست در گذر زمان با تمام ناملایمات و سختیهای موجود به آب و خاک میپیوندد؛ و در آخر آتش که نمادی از پختگی و پیمان است، میسوزاند و میپروراند. از دل این ۴ عنصر مقدس، عشقی پاک، بیآلایش، اصیل و باوقار همچون ققنوس از دل خاکستر بیرون میآید و اینگونه عنصر عشق نیز پدید میآید.”
هر دو طراح این داستان رمانتیک و جذاب را به شکل ماهرانه و خلاقانهای در لباسها و جواهرات به نمایش گذاشتهاند. دربارهی لباس آب خالق برند مقصودی اینطور گفتند:
“برای من، آب سمبل پاکی و زلال بودن است؛ پس آن را در لباس عروس که نماد زنانگی و معصومیت است اجرا کردم. در این لباس از برشها و خطوط نرمی استفاده کردم که ظرافت اندام زنانه را هر چه زیباتر نمایان میکند.”
همچنین قسمت بالاتنهی لباس آب تماما که از طلا درست شده بود. برای ساخت این جواهر پوشیدنی از تکنیک منحصربهفردی استفاده شده است: “برای بالاتنهی لباس با کانسپت آب که تماما از طلا ساخته شده، از یک بافت کاملا جدید استفاده کردیم. زنجیرها تا جای ممکن نرم و انعطافپذیر طراحی و اجرا شدند تا جایی که شبیه به پارچه باشند. برای رسیدن به این هدف آنقدر آزمون و خطا کردیم تا توانستیم از طلا به عنوان یک فلز، طرحی بسازیم که مانند لباس و پارچه کاملا روی تن مینشیند.”
لباس با کانسپت خاک که از نظر رستمیان و مقصودی سمبل رویش و پرورش است، اِلمانهای زیبایی در دل خود نهفته داشت. برای این لباس، خانم مقصودی از رنگ سبز استفاده کرده بودند که سمبل زمین است و با چینهایی روی دامن، اشاره به روح لطیف زنان داشتند. رستمیان نیز برای این لباس گلسینهای طراحی کرده بودند که مزین به سنگهای توپاز سبز و سفید بود. از نظر ایشان این الماسها سمبلی از داستان به وجود آمدن الماس داشت که خاک در دل خودش میپروراند.
و اما عنصر سوم؛ آتش!
دامنی با پارچهی قرمز آتشین که شباهت به ققنوس و سیمرغ منطقالطیر عطار نیشابوری داشته است، به زیبایی هرچه تمامتر توسط خانم مقصودی اجرا شده است. بالاتنهی فوقالعاده و منحصربهفرد این لباس را یاسان به شکل جواهرات پوشیدنی و از جنس طلا طراحی و اجرا کرده بود. همچنین، این قسمت از لباس به شکل پرهای سیمرغ اساطیری بازنمایی شده بود.
عنصر باد، آخرین عنصر کالکشن فِریا، از نظر رویا و فرشته نماد رهایی، آزادی و پویایی بوده است؛ نمادهایی زنانه که هر دو نفر برداشت جذابی از این عنصر داشتند و به شکلی خلاقانه در طرحشان به نمایش گذاشته بودند.
برای لباس با کانسپت باد از رنگهای نود استفاده شده بود. در این لباس به وسیلهی تور، پَر و دانتل پیچ و تابهای زیبایی به وجود آمده بود که نمادی از حرکت و پویایی بودند.
در لباس باد، گل سینهای به شکل پرنده در نظر گرفته شده بود. این گل سینه اشاره به پرندهای داشت که در گردباد پرواز و برای رهایی خودش تلاش میکند؛ همچون زنان آزاداندیشی که در تلاطم زندگی همواره در تلاشند تا آزادانه بیندیشند و در حرکت باشند.